تحلیل تکنیکال چیست؟ آموزش گام به گام

آموزش تحلیل تکنیکال از صفر

تحلیل تکنیکال یا تحلیل فنی (به انگلیسی: Technical Analysis) روشی برای پیش بینی قیمت در بازار های مالی است، در این روش رفتار آینده‌ی بازار با بررسی تاریخچه قیمت و حجم معاملات پیش بینی می‌شود؛ تحلیل تکنیکال بر این فرض استوار است که رفتار گذشته‌ی بازار، الگوهایی را نشان می‌دهد که می‌تواند برای پیش بینی قیمت در آینده مورد استفاده قرار گیرد.

تحلیل تکنیکال را می‌توان رایج‌ترین و محبوب‌ترین راه بررسی بازار و پیش‌بینی روندهای قیمتی در نظر گرفت که در میان تحلیلگران و تریدرها به دفعات مورد استفاده قرار می‌گیرد. اما در این‌ بین عده‌ای از این افراد جهت سرمایه‌گذاری ایمن‌تر و کسب سود بیشتر، از تحلیل بنیادی یا فاندامنتال (Fundamental Analysis) استفاده می‌کنند.

تحلیل تکنیکال چیست؟

تعریف تحلیل تکنیکال را می‌توان به سه صورت مطرح کرد:

بازار‌هایی همچون ارزهای خارجی فارکس (Forex)، ارز دیجیتال (Crypto Currency)، بورس اوراق بهادار (Stock Exchange)، بازار طلا و فلزات گران‌بها، مسکن و به‌طورکلی هر بازاری که سوابق قیمتی و معاملاتی آن وجود دارد را با استفاده از این روش می‌توان تحلیل کرد.

انواع سبک های تحلیل

تحلیلگر تکنیکال چه کسی است؟

تحلیلگر تکنیکال کسی است که با توجه به داده‌های قیمت و حجم معاملات که در نمودارهای قیمت در دسترس هستند، کار پیش‌بینی روند قیمت در آینده را انجام می‌دهد، درنتیجه یک تحلیلگر تکنیکال بامطالعه گذشته می‌تواند فرصت‌های معاملاتی در آینده را برای رسیدن به سود شناسایی کند، درگذشته به تحلیلگر تکنیکال، “چارتیست” یا “تحلیلگر نموداری” نیز گفته می‌شد.

تاریخچه تحلیل تکنیکال

«تحلیل تکنیکال» (Technical analysis) پیشینه‌ای نزدیک به سه قرن دارد و استفاده از شاخص‌های این تحلیل و رسم نمودارهای تکنیکال در دست‌نوشته‌های حدود سیصد سال پیش نیز مشاهده‌ شده است.

“جوزف دلاوِگا” (Joseph de la Vega) در قرن ۱۷ میلادی جزو اولین کسانی بود که از تحلیل تکنیکال اولیه، برای پیش‌بینی قیمت در بازارهای هلند استفاده می‌کرد.

خیلی‌ها تاریخچه تحلیل تکنیکال را به قرن ۱۸ میلادی در ژاپن مرتبط می‌دانند، زمانی که یک تاجر برنج به نام مونیشاهما “Homma Munehisa” برای اولین بار از نمودارهای شمعی برای معاملات برنج خود استفاده کرد، هرچند “استیو نیسون” (نویسنده کتاب الگوهای شمعی ژاپنی) معتقد است، الگوهای شمعی برای اولین بار بعد از سال ۱۸۵۰ میلادی در ژاپن استفاده شدند.

طبق بسیاری از منابع موجود، نخستین استفاده‌ی برجسته از این تحلیل به‌وسیله آقای چارلز داو (به انگلیسی: Charles Henry Dow) پدر علم تحلیل تکنیکال انجام‌گرفته است. بد نیست بدانید که آقای داو که به‌نوعی بنیان‌گذار وال‌استریت ژورنال به‌ حساب می‌آید، موفق به ابداع شاخصی شد که بعدها به ‌افتخار وی به شاخص میانگین داو جونز (Dow Jones Industrial Average)نام‌گذاری گردید.

پس از داو، ریچارد شاباکر (Richard Schabacker) با مطرح کردن موضوعات مهمی همچون روند، خطوط روند، کانال، سطوح حمایت و مقاومت، حجم معاملات، حرکات زیگزاگی و … نقش مهمی در پیشرفت علم تحلیل تکنیکال ایفا کرد.

در طول قرن بیستم، با پیشرفت‌های تکنولوژی و دسترسی بیشتر به داده‌های بازار، تحلیل تکنیکال پیشرفت‌های قابل توجهی را تجربه کرد. ابزارهای جدیدتری پا به میان گذاشتند و این ابزارها به معامله‌گران اجازه دادند تا با دقت و سرعت بیشتری بازارها را تحلیل و فرصت‌های معاملاتی را شناسایی کنند. در نهایت با ورود به قرن جدید و ظهور اینترنت، دسترسی به داده‌های بازار و ابزارهای تحلیلی به طور چشمگیری افزایش یافت. این امر، به گسترش بیشتر تحلیل تکنیکال و استفاده از آن توسط معامله‌گران خرد و حرفه‌ای منجر شد.

مزایای تحلیل تکنیکال

۱. تحلیل تکنیکال را می‌توان بر روی نمودار سهام، ارز، کالا، شاخص و غیره به کار برد. به همین دلیل، تحلیلگران تکنیکال می‌توانند در همه بازارها و حتی در بازارهایی که تخصص کمی در آن دارند، فعال باشند.

2. تحلیل تکنیکال در زمینه تشخیص زمان ورود به یک معامله و خروج از آن کمک زیادی می‌کند.

3. تحلیلگران تکنیکال می‌توانند بسته به استراتژی معاملاتی خود، سهام یا ارز مورد نظر خود را در هر بازه زمانی و حتی در بازه‌های زمانی کوتاه مدت مدیریت کرده و به راحتی از تغییرات کوچک قیمتی نوسان‌گیری کنند.

4. تحلیل تکنیکال قابلیت تفسیر به روش‌های مختلفی داشته و تحلیلگر با اشراف کامل به همه این روش‌ها می‌تواند تصمیم‌گیری مناسبی انجام دهد.

۵. تغییرات قیمتی، تکرارشونده بوده و علت آن، تمایل سرمایه‌گذاران به سمت رفتارهای الگودار است.

۶. به دلیل وجود روندهای قدرتمند، تحلیل تکنیکال عملکرد خوبی به ویژه در بازار ارز از خود نشان می‌دهد.

۷. قیمتی که در بازار تعیین می‌شود، نشان‌دهنده مجموع اطلاعات مشارکت‌کنندگان موجود در بازار و قدرت عرضه‌کنندگان و تقاضاکنندگان موجود در بازار است. تحلیلگر تکنیکال با ارزیابی رفتار قیمت، سعی در تعیین نیروی غالب می‌کند.

۸. تحلیل تکنیکال به لحاظ نوع رویکرد بسیار انعطاف‌پذیر بوده و هریک از سرمایه‌گذاران می‌توانند طبق روش خاص خود از آن استفاده کنند.

۹. تحلیلگر تکنیکال توانایی تدوین برنامه یا استراتژی معاملاتی خاص خود را داشته و می‌تواند بر آن اساس به معامله بپردازد.

۱۰. تحلیل تکنیکال احتیاج به صورت‌های مالی و دانش بالای مرتبط با علوم اقتصادی و مالی ندارد.

۱۱. تحلیل تکنیکال امکان کامپیوتری کردن استراتژی‌های معاملاتی و انجام معاملات بدون زمان‌گذاری مداوم بر روی نمودار را فراهم می‌آورد.

معایب

۱. در تحلیل تکنیکال به دلیل وجود روش‌های مختلف و الگوها و سناریوهای متفاوت، امکان تفاسیر متفاوت از یک نمودار وجود داشته و یک تحلیلگر با استفاده از روش‌های تفسیر متفاوت ممکن است به نتایج متفاوتی نیز دست پیدا نماید.

۲. نگاه متعصبانه به روند تحلیلی خود ممکن است تحلیلگر تکنیکال را به دام بیندازد. بنابراین، یک تحلیلگر تکنیکال بیشتر از همه احتیاج به افزایش مهارت‌های روانشناسی خود دارد تا اگر بازار مطابق با تحلیلها و پیش‌بینی‌های وی پیش نرفت، بتواند به سرعت تصمیمات لازم را اتخاذ نماید. در این مواقع، نقش حیاتی مهارت‌های ذهنی برای کنترل آگاهانه روان معامله‌گر، پررنگ می‌شود.

۳. لزوماً تمامی الگوها و سیگنال‌های تکنیکال درست عمل نکرده و ممکن است یک الگو آنطور که مورد انتظار تحلیلگر است، پیش نرود. به همین دلیل، تحلیلگر تکنیکال می‌بایست به همه مباحث تکنیکال و همچنین، به مسائل روانشناسی اشراف همه‌جانبه داشته باشد.

۴. تحلیل تکنیکال قادر به تحلیل سهم‌هایی با اطلاعات تاریخی ثبت شده کم نیست. به عنوان مثال، می‌توان به سهامی اشاره کرد که برای نخستین بار در بازار عرضه می‌شوند (عرضه‌های اولیه).

تحلیل تکنیکال چه تفاوتی با تحلیل بنیادی دارد؟

تحلیل تکنیکال بر روی داده‌های قیمتی گذشته و حجم معاملات فعلی دارایی مدنظر متمرکز است، این در حالی است که در «تحلیل بنیادی یا فاندامنتال» (Fundamental analysis) بر اساس شرایط و عوامل اقتصادی مختلف همچون مدیریت شرکت یا پروژه مدنظر، اعتبار آن، شرایط بازار، نرخ رشد و… اقدام به تخمین ارزش ذاتی یک سهم یا دارایی می‌شود و برخلاف تحلیل تکنیکال فرض بر این است که آینده‌ی یک دارایی به عواملی بیشتر از داده‌های قیمتی پیشین آن دارایی بستگی دارد.

تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال

در بازار ارزهای دیجیتال، تحلیلگران تکنیکال با تکیه‌بر روندهای قیمتی گذشته یک رمز ارز، اقدام به پیش‌بینی روندهای آینده آن می‌کنند.
این یعنی در بازار ارزهای دیجیتال نیز، تحلیل تکنیکال جزو پراهمیت‌ترین متغیرها جهت سرمایه‌گذاری و ترید رمز ارزها به حساب می‌آید.

اکثر تحلیلگران این بازار، نمودارهای شمعی را برترین گزینه جهت تحلیل بازار می‌دانند؛ چرا که به‌وسیله‌ی نمودارهای شمعی ژاپنی می‌توان تغییرات روزانه قیمت هر رمز ارز را با توجه به تغییرات هر کندل به ‌دست آورد. اما ازجمله دیگر ابزارهایی که در تحلیل تکنیکال ارزهای دیجیتال مورد استفاده قرار می‌گیرند به خطوط روند، اندیکاتور میانگین متحرک و‌… اشاره‌ کنیم.

تحلیل تکنیکال در بورس

بازارهای مالی به ویژه بازار بورس، ریسک بسیار بالایی پیش روی معامله‌گران قرار می‌دهند؛ لذا عدم آگاهی از روش‌های تحلیلی می‌تواند منجر به اعمال خسارات مالی جبران‌ناپذیری به سرمایه‌گذاران شود. در واقع، تحلیل تکنیکال، کلیدی است که به کمک آن می‌توانید با نگاهی دقیق‌تر به رفتار بازار و تغییرات قیمت، زمان مناسب برای خرید و فروش را پیدا کنید و با خیالی آسوده به معاملات خود ادامه دهید.

آموزش گام به گام تحلیل تکنیکال

برای آشنایی بیشتر با تحلیل تکنیکال ابتدا لازم است اصول آن را بشناسید؛ تحلیل تکنیکال بر سه اصل و باور مهم برقرار است:

همه چیز در قیمت نهفته است

این اصل بیان می‌کند که قیمت یک دارایی تمام اطلاعات مربوط به آن دارایی را در خود جای داده است. به عبارت دیگر قیمت یک دارایی بازتاب کننده‌ی تمام عواملی است که می‌توانند بر ارزش آن تاثیر گذار باشند. این عوامل می‌تواند شامل عرضه و تقاضا، شرایط اقتصادی و نگرش سرمایه گذاران باشد.

آینده شبیه به گذشته است

این اصل بیان می‌کند که رفتار قیمت ها در بازار های مالی تمایل دارند الگو های مشابهی را در طول زمان تکرار کنند؛ به عنوان مثال اگر در گذشته، قیمت دارایی ها در واکنش به یک رویداد خاص، به روش خاصی کاهش یا افزایش داشته‌اند، احتمال زیادی وجود دارد که در آینده هم در مواجهه با همان شرایط یکسان، واکنش مشابهی نشان دهند. در تحلیل تکنیکال با مطالعه‌ی الگو های قیمتی گذشته‌ی بازار سعی می‌شود تا این الگو های تکرار شونده را شناسایی کرده و از آنها برای پیش بینی جهت حرکت قیمت ها در آینده استفاده کرد.

قیمت ها تمایل به حفظ روند جاری دارند

این قانون به نوعی یک بیان دیگر از قانون اول نیوتون(اینرسی) درباره‌ی حرکت است. تحلیل گران تکنیکال معتقدند که روند ها تا زمانی که عوامل خارجی بر آنها تاثیر نگذارد جهت حرکت خود را حفظ خواهند کرد. به عبارت دیگر قیمت ها به جای اینکه تغییر جهت بدهند، تمایل دارند روند فعلی خود را حفظ کنند.

مفاهیم پایه ای

برای شروع یادگیری تحلیل تکنیکال ابتدا لازم است با مفاهیم مهمی از این تحلیل آشنا بشوید؛ این مفاهیم بسیار پایه‌ای هستند و تسلط بر آنها از اهمیت بالایی برخوردار است. در ادامه به توضیح هرکدام خواهیم پرداخت.

انواع قیمت

در تحلیل تکنیکال، قیمت ها نقشی اساسی در شناسایی الگو ها، روند ها و فرصت های خرید و فروش ایفا می‌کنند. تحلیلگران تکنیکال از چهار قیمت کلیدی برای تجزیه و بررسی دقیق تر بازار استفاده می‌کنند؛ هرکدام از این قیمت ها اطلاعات متفاوتی را ارائه می‌دهد که با قرار گرفتن در کنار هم می‌توانند تصویر کامل تری از وضعیت بازار را ترسیم کنند. در ادامه به توضیح مختصر انواع قیمت ها در تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.

قیمت باز شدن (Open): نشان دهنده‌ی سطح قیمتی است که معاملات در آن دوره زمانی مشخص (مثلا یک روز و یا یک هفته) آغاز شده است.
قیمت بسته شدن (Close): نشان دهنده‌ی آخرین سطح قیمتی است که در آن آخرین معامله در یک دوره زمانی مشخص انجام شده است. به عبارت دیگر نشان دهنده‌ی آخرین قیمتی است که معامله گران حاضر به پرداخت آن در یک سهم بوده‌اند.
قیمت بالا (High): بالاترین قیمتی است که در یک دوره زمانی مشخص برای یک دارایی ثبت شده است.
قیمت پایین (Low):پایین ترین قیمتی است که در یک دوره زمانی مشخص برای یک دارایی ثبت شده است.

انواع نمودار قیمت در تحلیل تکنیکال

نمودار قیمت یک ابزار بصری است که تغییرات قیمت یک دارایی در طول زمان را نشان می‌دهد؛ نمودار های قیمت به صورت کلی از دو محور تشکیل شده‌اند:

محور عمودی: مقیاس قیمت
محور افقی: مقیاس زمان
پر کاربرد ترین نمودار های قیمت در تحلیل تکنیکال عبارتند از نمودار خطی، نمودار میله‌ای و نمودار شمعی؛ اینکه تحلیلگر از کدام نمودار استفاده کند به نوع اطلاعاتی که به دنبال آن می‌باشد و مهارت فرد بستگی دارد. در ادامه به بررسی مختصر هرکدام از این نمودار های تحلیل تکنیکال خواهیم پرداخت.

نمودار خطی (Line Chart)

نمودار خطی ساده ترین نوع نمودار می‌باشد؛ این نمودار تنها قیمت پایانی نماد را در تایم فریم مشخص نمایش می‌دهد و با متصل شدن این قیمت ها به یکدیگر شکل خطی نمودار قیمتی به دست می‌آید. به عقیده‌ی بسیاری از تحلیل گران دلیل استفاده از این نمودار اهمیت بالای آخرین قیمت در معاملات است.

نمودار میله‌ای (Bar Chart)

نمودار میله‌ای شامل قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت است؛ به صورتی که در ابتدای این میله پایین ترین قیمت و در قسمت بالایی آن بالاترین قیمت نمایش داده می‌شود؛ در بین این دو سر قیمت باز شدن و قیمت بسته شدن وجود دارد که می‌توانید آنرا به صورت یک خط افقی از طول میله مشاهده کنید. مجموعه‌ی این میله ها که از خطوط عمودی تشکیل شده‌اند نمایانگر هر نقطه قیمتی در تایم فرم تعیین شده می‌باشند.

نمودار شمعی (Candlestick Chart)

نمودار های شمعی شامل قیمت باز شدن، بسته شدن، بالاترین قیمت و پایین ترین قیمت هستند؛ این نمودار ها اطلاعات قیمتی را به شکل بصری و فشرده نمایش می‌دهند؛ شکل گرافیکی سه بعدی نمودار های شمعی موجب شده است تا استفاده از این نمودار ها بسیار مرسوم تر از دو نمودار خطی و میله‌ای باشد و برای تحلیل کارایی بیشتری دارند.

مفهوم حجم

حجم معاملات از مهم ترین شاخص های مورد استفاده در تحلیل تکنیکال است و تعداد سهم یا قرارداد هایی است که در یک دوره زمانی مشخص، معامله می‌شوند. تحلیل حجم معاملات در کنار تحلیل نمودار قیمتی از اهمیت بالایی برخوردار است زیرا نشانه های مهمی از تغییر و یا تداوم روند ها را به ما خواهد داد و می‌تواند روند قیمت را تایید یا رد کند.

درواقع معامله گران برای سنجش میزان نقدینگی، از شاخص حجم استفاده می‌کنند و پس از آن به کمک سایر ابزار های تحلیلی تصمیم نهایی برای خرید یا فروش را می‌گیرند. به صورت کلی در روند های صعودی حجم معاملات افزایش می‌یابد و در روند های نزولی حجم معاملات رو به کاهش است؛ اگر عکس این مطلب اتفاق افتاد، نشان دهنده‌ی تضعیف روند می‌باشد و امکان وقوع حرکت معکوسی در بازار وجود خواهد داشت.

سطح حمایت و مقاومت در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال سطوح حمایت و مقاومت به سطوح قیمتی در بازار های مالی اشاره دارند که احتمال واکنش قیمت به آنها بیشتر است؛ با استفاده از این نقاط کلیدی در نمودار می‌توان مسیر حرکت قیمت را تا حدی پیش بینی کرد.

حمایت سطحی است که در آن تقاضا برای یک سهم یا دارایی افزایش می‌یابد و قیمت تمایل به بازگشت از آن و حرکت به سمت بالا دارد؛ به بیان دیگر، در این سطح فشار فروشندگان کاهش می‌یابد و خریداران قدرت بیشتری دارند. محل قرارگیری سطوح حمایت معمولا در نقاطی است که قیمت در گذشته به آن سطوح رسیده و از آن برگشته است.

مقاومت سطحی است که در آن عرضه یک دارایی افزایش می‌یابد و قیمت تمایل دارد تا از آن نقطه برگشته و به سمت پایین حرکت کند؛ به بیان دیگر، در این سطح فشار خریداران کاهش می‌یابد و فروشندگان قدرت بیشتری دارند. محل قرارگیری سطوح مقاومت معمولا در نقاطی است که قیمت در گذشته به آن رسیده و از آن برگشته است.

روند (Trend)

در تحلیل تکنیکال روند به تمایل کلی قیمت یک سهم یا دارایی برای حرکت در یک جهت خاص در طول زمان اشاره دارد؛ روند ها می‌توانند صعودی، نزولی و یا خنثی باشند و برای تشخیص بهتر آن می‌توان از خط روند کمک گرفت؛ خط روند یک خط ترسیمی در نمودار است که برای نشان دادن روند کلی بازار به نمودار اصلی افزوده می‌شود؛ برای ترسیم خط روند کافی است تا قله ها یا کف های قیمتی را به هم متصل کنیم تا جهت روند مشخص شود. دلیل کاربرد این روش ترسیمی در تحلیل تکنیکال، حذف نوسانات جزئی بازار است تا تحلیل گران راحت تر بتوانند مسیر اصلی قیمت و مناطق حمایتی و مقاومتی را پیش بینی و مشاهده کنند.

روند صعودی: زمانی است که قیمت یک سهم یا دارایی مدام در حال افزایش باشد؛ در این حالت هر قله‌ی جدیدی که قیمت به آن می‌رسد، بالاتر از قله‌ی قبلی است و هر کف جدیدی که قیمت به آن می‌رسد، بالاتر از کف قبلی است.

روند نزولی: زمانی است که قیمت یک سهم یا دارایی مدام در حال کاهش باشد؛ در این حالت هر قله‌ی جدیدی که قیمت به آن می‌رسد، پایین تر از قله‌ی قبلی است و هر کف جدیدی که قیمت به آن می‌رسد، پایین تر از کف قبلی است.

روند خنثی: به وضعیتی اطلاق می‌شود که در آن قیمت یک سهم یا دارایی در یک محدوده‌ی قیمتی ثابت نوسان می‌کند؛ به بیان دیگر، در روند خنثی جهت مشخصی برای حرکت قیمت وجود ندارد و قله ها و کف های قیمتی تقریبا در یک سطح باقی می‌مانند.

در کنار روند های صعودی، نزولی و خنثی سه روند دیگر با نام های روند کوتاه مدت، بلند مدت و میان مدت تعریف شده است؛ این روند ها نشانگر مدت زمان روند های صعودی، نزولی و خنثی در بازار های مالی می‌باشند. برای اعتبار سنجی این روند ها لازم است به تعداد برخورد قیمت با خط روند، زمان و شیب آن توجه کرد.

شناسایی الگو ها در تحلیل تکنیکال

در تحلیل تکنیکال تغییر بین روند های صعودی و نزولی اغلب با الگوهای قیمتی مشخص می‌شود. الگو ها اشکال مشخصی هستند که در نمودار های قیمتی شکل می‌گیرند و می‌توانند نشان دهنده‌ی روند آینده‌ی قیمت باشند؛ این الگو ها در تحلیل تکنیکال بر اساس رفتار گذشته‌ی قیمت در بازار و روانشناسی معامله گران شکل می‌گیرند. در تحلیل تکنیکال الگو ها به صورت کلی به دو دسته‌ی الگو های ادامه دهنده و الگو های بازگشتی تقسیم می‌شوند که در اداه به معرفی هرکدام خواهیم پرداخت.

الگوهای ادامه دهنده (پس از تشکیل آنها شاهد ادامه‌ی روند قبلی بازار هستیم)

الگوهای بازگشتی (پس از شکل گیری آنها روند بازار تغییر خواهد کرد)

بهترین اندیکاتورها (و اسیلاتورها) در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال

فیبوناچی که معادل انگلیسی آن به شکل Fibonacci نوشته می‌شود موضوع مهمی در تحلیل تکنیکال است که دو شاخه مهم آن شامل سطوح «اصلاحی فیبوناچی» (Fibonacci Retracement) و سطوح «گسترشی فیبوناچی» (Fibonacci Extension) می‌شود. اما قبل از اینکه بخواهیم در مورد این سطوح صحبت کنیم، بیایید ابتدا با خود فیبوناچی آشنا شویم.

فیبوناچی در واقع اسم ریاضی‌دان مطرح ایتالیایی است که قرن‌ها پیش توانست دنباله‌ای در ریاضی را کشف کند که نسبت خاصی بین آن‌ها وجود دارد. این دنباله یا سری که به دنباله فیبوناچی مشهور است با اعداد ۰ و ۱ شروع شده و عدد بعدی از مجموع دو عدد قبلی خود به دست می‌آ‌ید.

فیبوناچی در تحلیل تکنیکال به ابزاری گفته می‌شود که با اعمال آن روی نمودار می‌توان نقاط حمایت و مقاومت را شناسایی کرد.

فییبوناچی در تحلیل تکنکیال معمولا به دو بخش سطوح اصلاحی فیبوناچی و سطوح گسترشی فیبوناچی تقسیم می‌شود. سطوح اصلاحی در واقع خط‌های افقی هستند که روی نمودار ظاهر شده و حمایت و مقاومت را مشخص می‌کنند. از فیبوناچی گسترشی نیز برای پیدا کردن بهترین نقاط برای خروج از معامله استفاده می‌شود.

معرفی کتاب تحلیل تکنیکال

جان مورفی یکی از برجسته‌ترین چهره‌ها در تحلیل تکنیکال است. او در سال 1985 کتاب تحلیل تکنیکال در بازار سرمایه را نوشت که در همان زمان به یکی از کتاب‌های پرفروش حوزه‌ی بازارهای مالی تبدیل شد.

بهترین سایت های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال

سایت تریدینگ ویو به‌ عنوان یکی از بهترین سایت‌های تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال شناخته می‌شود و در میان مخاطبان خود محبوبیت بالایی را یافته است. این فضا، با توجه به نیازهای تریدرها و تحلیل‌گران بازار سعی در گسترش فعالیت‌های خود و ارائه ابزارهای مختلف دارد.

بهترین ابزارها و نرم‌افزارها

تحلیل تکنیکال با هوش مصنوعی

هوش مصنوعی ChatGPT یک ربات چت مبتنی بر فناوری هوش مصنوعی (AI) است که توسط شرکت OpenAI توسعه یافته است. این ربات می تواند به پرسش ها و سوالات پاسخ دهد و متن های مختلفی را با استفاده از تکنیک های یادگیری تقویتی تولید کند. ربات ChatGPT یکی از پیشرفته ترین چت ربات های هوش مصنوعی است که می تواند برای اهداف مختلف از جمله ترید در بازارهای مالی استفاده شود.

برای استفاده از ربات هوش مصنوعی ChatGPT در تحلیل تکنیکال ارز دیجیتال، ابتدا باید یک حساب کاربری در وب سایت OpenAI داشته باشید. پس از ایجاد حساب کاربری، می توانید وارد وب سایت شوید و از این چت بات استفاده کنید. برای اینکه متعاقباً اطلاعاتی در مورد بازار ارزهای دیجیتال به دست آورید، می‌توانید از ChatGPT سؤالی بپرسید، به عنوان مثال: «وضعیت فعلی بازار ارزهای دیجیتال چگونه است؟» یا «بهترین ارزهای رمزنگاری شده در بازار کدامند؟» ربات ChatGPT آن را تجزیه و تحلیل می‌کند.

خروج از نسخه موبایل