ریال ایران چیست؟ واحد پول ایران و پیش بینی ارزش ریال
چگونه ریال به بی ارزش ترین پول دنیا تبدیل شد!
ریال! واژهای که بیشتر در مباحث مالی و بانکی به گوش ما میرسد تا در خریدهای روزمره. واحدی که بسیاری از ایرانیان حتی برای محاسبات خود نیز از آن استفاده نمیکنند. اما این واحد پر رمز و راز از کجا آمده و تا کجا خواهد رفت؟ آیا همیشه اینگونه بوده است که ریال ایران به عنوان یکی از بیارزشترین ارزهای جهان شناخته شود؟ آیا سرنوشت جدیدی برای این واحد پول در انتظار است؟ در این مقاله از «اسکن هایپ» به بررسی جامع تاریخچه، وضعیت کنونی و آینده احتمالی این ارز خواهیم پرداخت.
فهرست مطالب
- ریال ایران چیست؟
- پیشینه ریال ایران
- دریک
- پشیز
- چاو
- دینار
- محمودی
- شاهی
- قران
- عباسی
- نادری
- تومان (ریال)
- تاریخچه ارزش ریال
- ارزش ریال و سیاستهای اقتصادی
- تاریخچه سکه و اسکناسهای ریالی ایران
- سیستم تبادل ارز در ایران
- آغاز کاهش اخیر ارزش ریال; تأثیرات بینالمللی و تاریخچهای از نوسانات
- نگاهی به ۴۵ سال کاهش مستمر ارزش ریال
- سقوط آزاد! چرا پول ملی در سراشیبی افت قرار دارد؟
- تورم وحشتناک
- ثبات اقتصادی محض
- سیاستهای پولی و زدوبند
- شرایط اقتصادی جهانی
- دونالد ترامپ
- بدهی های بین المللی
- چگونه میتوانیم ارزش پول ملی را از سقوط نجات دهیم؟
- پشت کردن به نفت،و پیش به سوی تولید ملی
- حذف قسمتهای ناکارآمد و نهادهای زیانده
- تصمیمگیریهای مرکزی و همافزا
- سرمایهگذاری در تولید غیرنفتی
- پیش بینی آینده ارزش ریال
ریال ایران چیست؟
ریال ایران (IRR) واحد پول رسمی ج.ا ایران است. این واحد قدیمالایام به 100 دینار تقسیم میشد، اما امروزه بهدلیل ارزش بسیار پایین ریال، دیگر از دینار استفادهای نمیشود. برخلاف بسیاری از ارزهای بینالمللی، ریال فاقد نماد رسمی است و عمدتاً نماد آن به صورت IRR نشان داده میشود.
سال 2020 شاهد تغییرات چشمگیر در سیاستهای پولی ایران بود. تحت فشار کاهش ارزش ریال، مجلس ایران تصمیم به تغییر واحد پول از ریال به تومان گرفت، تغییری که قرار است در بازه زمانی 2020 تا 2022 با نرخ تبدیل 1 تومان برابر با 10,000 ریال اجرا شود. تخمینها نشان میدهند که این فرایند برای دولت بیش از 150 میلیون دلار هزینه در بر خواهد داشت.
ریال ایران، تنها ارز رسمی ایران محسوب میشود اما در مناطقی مانند افغانستان، عربستان سعودی، عراق و سوریه نیز به صورت غیررسمی در گردش است. بدیهی است که به دلیل ارزش بسیار پایین، ریال در بازار ارز جهانی جایگاهی نداشته و نرخ آن به صورت USD/IRR در بازار فارکس مبادله میشود. انتشار این ارز بر عهده بانک مرکزی ایران است.
پیشینه ریال ایران
اولین بار در سال 1798، ریال بهعنوان سکهای به ارزش 1250 دینار معرفی شد و پس از آن در سال 1825 انتشار آن متوقف گردید. در این زمان، «قران» با ارزش 20 شاهی یا 1000 دینار به جایگاه ارزیابی ریال وارد شد. در سال 1932 (1310 خورشیدی)، ریال جایگزین قران شد و به 100 دینار جدید تقسیم گردید.
تاریخ پول در ایران، همچون سفری پر فراز و نشیب در میان دالانهای پر شکوه زمان، روایت تغییرات اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی این سرزمین پویاست. در این مقاله، نگاهی مختصر و تاریخی به ۱۰ واحد پولی در ایران از آغاز تا کنون خواهیم داشت که هرکدام در زمان خود، محمل معاملات و تبادلات اقتصادی بودهاند.
دریک
نخستین پول سازمانیافته در ایران که به دوران هخامنشیان بازمیگردد. “دریک” سکهای از جنس طلا بود و نامش نشانهای از اصالت ایرانی در عرصه اقتصاد باستان به همراه داشت. تصویر یک کماندار هخامنشی که روی این سکه حک میشد، نمادی قدرتمند از دولت و حکومت مقتدر آن دوران بود.
پشیز
در دوران ساسانیان، سکههایی از جنس مس یا برنز با عنوان “پشیز” تولید میشدند. این واحد پولی که ارزشی معادل پاپسی یا فلوس داشت، به مرور زمان زبان کوچه و بازار را به خود جلب کرده و حتی به نوعی به سمبل چیزی با ارزش اندک در اصطلاحات عامیانه تبدیل شده است.
چاو
اولین اسکناس کاغذی ایران توسط مغولها و در دوره ایلخانیان معرفی شد و با عنوان “چاو” شناخته میشد. ورود چاو به سیستم اقتصادی ایران نشانگر آغاز یک تغییر بزرگ در نحوه محاسبه ارزش و تبادلات پولی بود.
دینار
دینار با ریشهای از “دیناریوس” روم باستان، در دوران اسلامی به عنوان واحد پولی در ایران معرفی شد. این واحد پول تا مدتها به عنوان جزئی مهم در محاسبات مالی باقی ماند و حتی بسیاری از واحدهای پولی پس از آن، براساس دینار تعریف شدند.
محمودی
“محمودی” به عنوان سکهای صد دیناری به یاد اولین سلطان غزنوی، محمود غزنوی، نامیده شد. این واحد پولی، شاهد گسترش دولت غزنوی و معاملات گسترده آن دوران بود.
شاهی
سکهای نقرهای که پنجاه دینار ارزش داشت و در زمان سامانیان رواج یافت، “شاهی” نام داشت. این سکه که نصفِ محمودی ارزش داشت، تا مدتها جایگاه خود را در میان واحدهای پولی ایران حفظ کرد.
قران
در دوران صفویه، شاه عباس اقدام به ضرب سکهای بهنام “قران” کرد که معادل هزار دینار بود. این سکه ابتدا بهعنوان یک واحد محاسبهای شناخته میشد، اما خیلی زود به سکهای معتبر در تبادلات مالی تبدیل شد.
عباسی
این سکه به افتخار شاه عباس صفوی ضرب شده و معادل دو محمودی یا ۲۰۰ دینار ارزش داشت. عباسی، سکهای بود که نفوذ اقتصادی ایران را با خود به همراه داشت و در تبادلات بینالمللی نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
نادری
“نادری” یک واحد پول معادل ۵۰۰ دینار بود که به فرمان نادرشاه افشار ضرب شد. این نام نه تنها یادآور بزرگی نادرشاه در تاریخ ایران است، بلکه نشانگر تلاشهای او برای سازماندهی دوباره اقتصاد پس از فتوحات بزرگ بود.
تومان (ریال)
در اواخر دوران قاجار و اوایل پهلوی، تومان به عنوان واحدی معادل ۱۰ ریال با الهام از واژه “توومان” به معنای ده هزار به کار گرفته شد. امروزه، علیرغم اینکه ریال واحد پول رسمی کشور است، تومان همچنان به عنوان واحد غیررسمی اما پراستفاده در زندگی روزمره ایرانیان حضور دارد.
تاریخچه ارزش ریال
در سال 1932، ریال به پوند استرلینگ با نرخ 1 پوند برابر با 59.75 ریال پیوند خورد. این نرخ تا سال 1939 فراز و نشیبهای متعددی را تجربه کرد. پس از آن، در سال 1945، دولت ایران تصمیم گرفت ارز خود را با دلار آمریکا به نرخ 32.25 ریال برای هر دلار متصل کند. این روند تا اواخر دهه 1950 ادامه داشت تا جایی که نرخ به 75.75 ریال برای هر دلار رسید. در سال 1975، با قطع پیوند ریال با دلار و متوقف شدن استاندارد طلا توسط آمریکا، این سیستم تغییر کرد.
پس از انقلاب اسلامی، ارزش ریال بهدلیل خروج سرمایههای کلان از ایران به شدت کاهش یافت. در طول مدت کوتاهی قبل و بعد از انقلاب، بین 30 تا 40 میلیارد دلار سرمایه از کشور خارج شد. به این ترتیب، نرخ تبدیل از 71.46 ریال برای هر دلار در سال 1978 به 9430 ریال در سال 1999 رسید.
ارزش ریال و سیاستهای اقتصادی
تزریق درآمدهای ارزی ناشی از فروش نفت و پدیدهای به نام «بیماری هلندی»، رقابتپذیری محصولات داخلی ایران را کاهش و واردات را افزایش داده است. با این حال، بانک مرکزی با اتخاذ سیاستهای متعددی سعی در حفظ ثبات ارزی داشته است.
در حال حاضر، ریال که اغلب به شکل یک ارز بین بانکی تحت نظارت شدید بانک مرکزی در حال مبادله است، همچنان با چالشهایی روبهروست. مالکیت دولتی بر درآمدهای نفتی و ذخایر کلان، مزید بر علت شده است تا با کمک نظارتهای اعتباری و جریان کنترل ارز، بانک مرکزی کنترل کاملی بر این ارز داشته باشد.
یک بازار سیاه ارز نیز در ایران فعال بوده که تأثیر بسزایی بر ارزش واقعی ریال دارد. با این حال، در سپتامبر 2010، بهدلیل تحریمهای بینالمللی، کانالهای انتقال ارز به ایران و بالعکس مسدود شده و این مسئله دوباره افزایش قیمت را در پی داشت.
تاریخچه سکه و اسکناسهای ریالی ایران
ریال ایران به عنوان واحد پول رسمی کشور در سال 1932 دوباره معرفی شد و از آن زمان به بعد، ضرب سکههای طلا و نقره در ایران آغاز گردید. اما استفاده از طلا و نقره در فرآیند ضرب سکهها در سال 1953 متوقف شد.
آخرین سری سکههای رایج در ایران که ضرب شدند، مربوط به سال 2010 است. این سری احتمالاً آخرین سری سکهها خواهد بود، چرا که در آینده ممکن است واحد پول رسمی کشور تغییر کند. امروزه سکههای رایج در ایران از آلیاژ مس و نیکل ساخته میشوند و ارزش آنها در مقادیر 50، 100، 250، 500، 1000، 2000 و 5000 ریالی تعیین شده است. از سال 1992، بانک مرکزی به منظور کاهش هزینههای تولید، اندازه سکهها را تدریجی کاهش داده است.
اسکناسهای ایرانی نیز در مقادیر مختلفی همچون 100، 200، 500، 1000، 2000، 5000، 10000، 20000، 50000 و 100000 ریالی چاپ شدهاند. در سالهای اخیر، به دلیل مواجهه با تورم فزاینده، اسکناسهایی با ارزش بالاتر از 100000 ریال نیز به مجموع اسکناسها اضافه شدهاند.
به دلیل تغییرات اقتصادی، تحریمها و شرایط خاص سیاسی، ارزش ریال ایران دستخوش نوسانات زیادی بوده است. تغییر در واحد پول تنها یکی از راههای مقابله با مشکلات اقتصادی است و اجرای صحیح و کارآمد سیاستهای پولی و اقتصادی میتواند نقش مهمی در بهبود وضعیت اقتصادی کشور و تثبیت ارزش پول ملی داشته باشد.
تاریخچه و روند توسعه پولی ایران نشان میدهد که چالشهای مختلفی پیش روی سیستم مالی کشور بوده و همچنان وجود دارد. آینده نشان خواهد داد که چگونه این مسائل با ارائه راهحلهای نوآورانه و مدیریت کارآمد میتواند کنترل شود. از این رو، پیگیری مسائل ارزی و پویاییهای مرتبط با آن همواره جایگاه ویژهای در تحلیلهای اقتصادی دارد.
سیستم تبادل ارز در ایران
تا آغاز سال 2002، ساختار نرخ ارز در ایران پیچیدگیهای خاص خود را داشت و بر پایه یک سیستم چند لایه استوار بود. در این ساختار، شرکتهای دولتی و مؤسسات نزدیک به دولت از یک «نرخ ترجیحی» که ارزش آن عملاً 1750 ریال برای هر دلار آمریکا بود، بهرهمند بودند. این در حالی بود که بخش خصوصی باید با «نرخ بازار آزاد» معادل 8000 ریال برای یک دلار تعامل میکرد. این تفاوت قابل توجه، موجب ایجاد فضای رقابتی نابرابر میان دو بخش خصوصی و دولتی شده بود.
نرخهای رسمی ارز عمدتاً به منظور تسهیل در دریافتهای صادرات نفت و گاز، واردات کالاها و خدمات ضروری و بازپرداخت دیون خارجی استفاده میشدند. این نرخ که از ماه مه سال 1995 به ازای هر دلار 3000 ریال ثابت شد، در معاملات تجاری دیگر نیز بهکار میرفت. اما بیشتر در حوزه واردات کالاهای سرمایهای توسط شرکتهای دولتی کاربرد داشت.
در سال 1377 شمسی (معادل 1998 میلادی)، بانک مرکزی ایران برای کاهش فشار بر صادرکنندگان و افزایش ارزش ریال، سیستمی به نام گواهی ارزی را معرفی کرد. این سیستم به صادرکنندگان اجازه میداد که اوراق گواهی ارز را در بورس اوراق بهادار تهران معامله کنند. با این تغییر، نرخ ارزش ریالی جدیدی به نام «نرخ TSE» یا دلار آزاد شکل گرفت. این روش در نهایت تا مارس 2000 ادامه داشت و سپس با «نرخ دولتی» ثابت (3000 ریال برای هر دلار) جایگزین شد.
آغاز کاهش اخیر ارزش ریال; تأثیرات بینالمللی و تاریخچهای از نوسانات
کاهش اخیر ارزش ریال از اول اکتبر آغاز شد. در این تاریخ، هر دلار آمریکا در بازار آزاد تهران زیر ۶۱ هزار تومان بود. در همان روز، ایران در عملیاتی به نام «وعده صادق ۲» دستکم ۱۸۰ موشک به سمت اسرائیل شلیک کرد که برخی از آنها به خاک اسرائیل برخورد کرد. این حملهی ایران، دومین اقدام از این دست در سال جاری بود.
در روزهای بعد از این واقعه، بازار با نگرانیهای زیادی روبرو شد. احتمال واکنش نظامی سنگین اسرائیل، بخصوص علیه میادین نفتی و تاسیسات هستهای ایران، نگرانی عمیقی را در بازار ایجاد کرد و باعث افزایش قیمت دلار به حدود ۶۸ هزار تومان تا ۲۵ اکتبر شد.
پاسخ اسرائیل به حملات موشکی اول اکتبر، در صبح روز ۲۶ اکتبر با عملیاتی تلافیجویانه به نام «روزهای توبه» انجام شد. در این عملیات، اسرائیل با استفاده از جنگندههای خود به تعدادی از مواضع در ایران حمله کرد، اما فقط تأسیسات نظامی را هدف قرار داد. این رویکرد باعث شد بازار واکنش مثبتی نشان دهد و ارزش ریال اندکی افزایش یافته، به حدود ۶۶ هزار تومان کاهش یابد.
اما تنشهای منطقهای همچنان ادامه داشت و نشان از ثبات در خاورمیانه وجود نداشت، که به همراه دیگر عوامل، قیمت ارز را تحت تأثیر قرار میداد.
نگاهی به ۴۵ سال کاهش مستمر ارزش ریال
مسائل ارزی ایران ریشه در تاریخی طولانی دارند. بحران ارزی در ایران از سال ۱۳۵۷ خورشیدی، یعنی پس از وقوع انقلاب و سرنگونی حکومت محمدرضاشاه پهلوی، آغاز شد. قبل از انقلاب، ایران تحت حکومت شاه، یکی از معدود دوستان منطقهای اسرائیل و متحد نزدیک ایالات متحده بود. جمهوری اسلامی که بازار نفت غرب را تأمین میکرد، از این رابطه اقتصادی سود زیادی میبرد.
در آن زمان، تولید نفت ایران به بیش از چهار میلیون بشکه در روز میرسید و این موجب درآمدی هنگفت برای کشور میشد. پشتیبانی از اقتصاد فراهم کرده بود که قیمت دلار را نسبتاً ثابت نگه میداشت، و در سالهای ۱۳۴۷ تا ۱۳۵۷، قیمت هر دلار حدود ۷۰ ریال بود. حتی بعد از انقلاب، برای مدتی کوتاه، قیمت ارز ثابت ماند.
همه چیز در ۱۳ آبان ۱۳۵۷ تغییر کرد، زمانی که تعدادی از دانشجویان اسلامگرا به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند و ۵۲ آمریکایی را به گروگان گرفتند. این اقدام باعث شد ایالات متحده اولین تحریمهای خود را عليه ایران اعمال کند. این تحریمها منجر به کاهش شدید ارزش ریال شد، به طوری که نرخ ارز به ۱۴۰ ریال برای هر دلار افت کرد.
این سابقه و تحولات نشان میدهد که ارزش ریال ایران به شدت تحت تأثیر مسائل بینالمللی و اتفاقات داخلی بوده است. تداوم تنشها و فشارهای اقتصادی و سیاسی منطقهای و فرامنطقهای میتواند همچنان بر نوسانات ارز ایران تأثیر بگذارد.
پس از ماجرای گروگانگیری، عراق به رهبری صدام حسین عملیات نظامی علیه ایران را آغاز نمود که تبدیل به طولانیترین جنگ متعارف قرن بیستم شد. تأثیرات اقتصادی جنگ بر ایران به مراتب شدیدتر از بحران گروگانگیری بود و با پایان جنگ در سال ۱۳۶۷، ارزش ریال به پایینترین سطح یعنی ۱۰۰۰ ریال برای هر دلار رسید.
پس از اتمام جنگ، ایران وارد دورهای شد که مقامات آن را به عنوان «دوران سازندگی» معرفی کردند. در این دوره، سیاستهای لیبرالیسم اقتصادی و خصوصیسازی مطرح شدند و همزمان فساد سیستماتیک در ساختار دولتی نیز شدت یافت. در طول ۸ سال این دوره، مردم ایران با هزینههای زندگی بالایی مواجه بودند، بهطوریکه در سال ۱۳۷۶، زمانی که اصلاحطلبان به قدرت رسیدند، یک دلار به مبلغ ۴۷۸۰ ریال به فروش میرفت.
این روند بدون توجه به اینکه چه جناح سیاسی قدرت را در دست داشت، ادامه داشت. اصلاحطلبان، میانهروها، تندروها و محافظهکاران همه به طور مشابهای بر اقتصاد تأثیر گذاشتند: ریال ایران همچنان به کاهش خود ادامه میداد.
در زمان ریاستجمهوری محمود احمدینژاد، شدت گرفتن تحریمهای بینالمللی در ارتباط با برنامه هستهای ایران باعث شد تا تا سال ۱۳۹۰، نرخ دلار به ۱۳۵۷۰ ریال برسد. یک سال بعد، با تحریم صنعت نفت ایران، رکورد جدیدی برای دلار ثبت شد که معادل ۳۸۰۰۰ ریال بود.
با تهدید دونالد ترامپ مبنی بر خروج از توافق برجام، ارزش ریال بیش از پیش کاهش یافت. نرخ برابری دلار به ۶۰ هزار ریال رسید و پس از اعلام خروج رسمی آمریکا از برجام در اردیبهشت ۱۳۹۷، دلار به ۱۲۰ هزار ریال در بازار غیر رسمی تهران معامله شد. در آن سال شاید هیچکس انتظار چنین افتی را نداشت، اما واقعیت چنین نبود. امروز در تاریخ ۱۰ بهمن ۱۴۰۳، قیمت دلار به مرز ۸۴ هزار تومان یا ۸۴۰۰۰۰ ریال رسیده است!
سقوط آزاد! چرا پول ملی در سراشیبی افت قرار دارد؟
آیا تاکنون از خود پرسیدهاید چه چیزی باعث میشود پول ملی همچون یخی در آفتاب آب شود و قدرت سابقش را از دست دهد؟ در دنیای پر رمز و راز اقتصادی امروز، عوامل مختلفی بازیهای پیچیدهای را در تعیین ارزش پول به راه میاندازند. در این مقاله با نگاهی سطحی اما خلافآمد عادت، به تأثیرگذارترین عوامل بر این روند پرداخته و برخی اسطورههای قدیمی را کنار میزنیم.
تورم وحشتناک
تورم، این دشمن نامرئی اقتصاد، بیشتر اوقات به کند ویران میکند. افزایش بیرویه قیمتها مثل خوره به جان قدرت خرید میافتد و ارزش پول ملی را همچون سایهای پر کمفروغ میکند. اما زمانی که تورم افسار گسیخته میشود، آیا راهی برای کنترل آن وجود دارد یا صرفاً نظارهگر فروپاشیاش خواهیم بود؟
ثبات اقتصادی محض
بیثباتی اقتصادی مانند زمینی لرزان زیر پای سکهها و اسکناسها بر ارزش پول ملی مؤثر است و زمانی که بادبانهای اقتصاد بدون جهت بر اثر تصمیمگیریهای شتابزده به تلاطم در میآیند، ارزش پول مانند کاغذی در باد به این سو و آن سو پرتاب میشود.
سیاستهای پولی و زدوبند
بانکهای مرکزی با سیاستهای پولی خود گویی نقش رابین هودی را ایفا میکنند که سرنخهای این بازی پیچیده را در دست دارد. تصمیمگیریهای نادرست در این حوزه میتواند ارزش پول ملی را از عرش به فرش بکشد(که همین الان هم در فرش است)
شرایط اقتصادی جهانی
اقتصاد جهانی همچون دریایی پهناور و مواج است، و هر کشوری با تغییرات آن تحت تأثیر قرار میگیرد. نرخ ارز، قیمت کالاها و وضعیت بازارهای مالی جهانی همه عواملی هستند که میتوانند مسبب افزایش یا کاهش ارزش پول ملی شوند.
دونالد ترامپ
مردی که می تواند بسیاری از معادلات را بر هم بزند! ویلن یا هیرو؟!
بدهی های بین المللی
بدهیهای سرسامآور و عدم توان بازپرداخت آنها همانند باری سنگین بر اقتصاد کشور فشار میآورد و باعث کاهش اعتماد به پول ملی میشود. در چنین شرایطی، آیا میتوان به جبران این اعتماد از دسترفته امید بست؟
چگونه میتوانیم ارزش پول ملی را از سقوط نجات دهیم؟
آیا میخواهید بدانید چگونه میتوانیم ارزش پول ملی خود را از گردابی که در آن گرفتار شده نجات دهیم؟ پاسخ شاید برای برخی تعجبآور باشد، اما همانقدر که ساده به نظر میرسد، پیچیده و حیاتی است.
پشت کردن به نفت،و پیش به سوی تولید ملی
پایان دوران نفت به عنوان بزرگترین منبع درآمدی، و تکیه بر تولیدات داخلی: بله، رویای همیشگی ما که تا کنون به حقیقت نپیوسته. اما چرا؟ آیا نمیتوان جایگزینهایی پیدا کرد؟ زمانی ارزش پول ملی ما افزایش مییابد که بتوانیم نیازهای وارداتی خود را از محل تولیدات داخلی و بخش غیرنفتی تأمین کنیم. چنگ زدن به دلارهای نفتی تنها به حجیم شدن بودجه دولتی و مصرف بیرویه آن در نهادها و بخشهای ناکارآمد منجر میشود.
حذف قسمتهای ناکارآمد و نهادهای زیانده
برای کاهش وابستگی به این منبع بیثبات، نیاز است تا نهادها و بخشهای ناکارآمدی که همچون وزنافزایان بیفایده به اقتصاد آویزان شدهاند، از سیستم حذف شوند. نتیجه؟ بودجه آزاد شده و نیازی به استقراض و وابستگی به دلارهای نفتی کمتر میشود.
تصمیمگیریهای مرکزی و همافزا
اجتناب از تصمیمات جزیرهای نظیر افزایش ناگهانی قیمت خودروها، که همچون ضربهای ناگهانی به پیکر اقتصاد وارد میشوند، ضروری است. هماهنگی و ساماندهی میان بخشهای مختلف اقتصادی میتواند مانع از ایجاد شوکهای ناخواسته در بازار شود.
سرمایهگذاری در تولید غیرنفتی
تقویت تولید داخلی و فراصنعتی کردن اقتصاد، تنها راهحل بلندمدت برای احیای ارزش پول ملی است. تولیدات داخلی به عنوان ستون فقرات اقتصاد باید از جایگاه موجود به مقامی بالاتر فراخوانده شوند. این اتفاق میتواند نه تنها ارزش پول ملی را تثبیت کند، بلکه به جلوگیری از افشای تورم مهارگسیخته نیز کمک کند.
با این موضوعات در ذهن، دولتها میتوانند با دقت و مصمم برای بازگشت ارزش پول ملی تلاش کنند. گرچه چالشهای پیش رو بسیارند، اما با یک رویکرد منسجم و دوراندیش، راهکارهایی مانند افزایش تولید ملی و کاهش وابستگی به نفت، ممکن است به طور معناداری در بهبود وضعیت اقتصاد کشور مؤثر باشند. تنها از طریق عملی کردن چنین استراتژیهایی میتوانیم به هدف خود نزدیک شویم و از فروپاشی ارزش پول ملی جلوگیری کنیم.
پیش بینی آینده ارزش ریال
تحلیلگران اقتصادی برای آینده ریال سناریوهای مختلفی را پیشبینی کردهاند. با وجود مشکلات اقتصادی و تحریمها، اقدامات دولت در راستای تثبیت اقتصاد داخلی و اصلاح نظام بانکی میتواند بهبودهایی هرچند جزئی ایجاد کند.
مطمئناً تغییرات مرتبط با استفاده از تومان بهعنوان واحد رسمی، اگر به خوبی مدیریت شود، توانایی ایجاد تحولاتی مثبت در بازار اقتصادی کشور را دارد. ضمن اینکه نوآوری و اصلاحات در نظام مالی و استفاده از تجربیات کشورهای دیگر که مشکلات مشابهی را از سر گذراندهاند، میتواند راهگشای افزایش اعتماد عمومی و کاهش نرخ تورم باشد.
هرچند چالشهای بسیاری پیش روی اقتصاد ایران است، اما با تلاشهای پیگیرانه، احتمال بهبود وضعیت اقتصادی و در نتیجه تقویت ارزش ریال وجود دارد. اما شاید مهمترین مسئلهای که به تقویت ریال کمک خواهد کرد، ثبات سیاسی و اقتصادی، اعتمادسازی داخلی و بینالمللی و کاهش وابستگی به بازارهای بیرونی است.
تصور کنید که ارزش دلار در آیندهای نه چندان دور به ارتفاعی میرسد که تا به حال در ذهنهای ما به عنوان یک کابوس اقتصادی باقی مانده بود. بر اساس آمار رسمی منتشر شده توسط سازمان بودجه، پیشبینی میشود که در بهار 1404 دلار به مرز 120 هزار تومان برسد و اگر تا کنون فکر میکردید این فقط یک کابوس است، باید بگویم این تازه آغاز ماجراست!
موجهای اقتصادی نگرانکننده نشان میدهند که تنها یک سال بعد، ارزش دلار از مرز 200 هزار تومان گذر کند، سناریویی که حتی در تصورات دیوانهوارترین اقتصاددانان نیز کمتر به رخ کشیده میشود. این وضعیت میتواند همچون آتشفشانی خاموش، تمامی پایههای اقتصاد را به تزلزل بکشد و جمعیتی را به ورطهی نابودی اقتصادی بکشاند. در این شرایط تیره و تار، ابهام و وحشت بر جامعه سایه میاندازند و سبب برخی میشوند تا تنها به معجزهای گره گشای این پیچ و خم ها امید ببندند.
اما آیا هیچ کورسوی امیدی نیست؟ راه گریزی از این مهلکه وجود دارد و آن پناه بردن به تفکر و هوش اقتصادی است. زمان آن رسیده تا از لوازم مدرن و هوشمند بازار سرمایه و ابزارهای مالی نوین بهره ببریم. کسانی که بتوانند با دید باز و اندیشهی نو در این دریای طوفانی، سکانی برای سرمایههای خود پیدا کنند، نه تنها از این بحران جان به در خواهند برد، بلکه ممکن است روزی به عنوان شناگران حرفهای این میدان در یادها بمانند. با برنامهریزی دقیق، استفاده هوشمندانه از فرصتها و یادگیری مداوم، میتوان از بهترین و بدترین اوقات، خود را به سمت موفقیت سوق داد. آیا آمادگی دارید تا در میان این امواج طوفانی، مسیر نجات خود را بیابید؟
با تمام این اوصاف، باید دید آیا در آینده نزدیک، این واحد پولی میتواند بار دیگر به ارزشی متعادلتر و پایدارتر برسد یا خیر. در نتیجه، پیگیری ادامهدار این موضوع در «اسکن هایپ» و بررسی تحلیلهای جدید میتواند دیدگاه روشنتری از آینده این واحد پولی به ما ارائه دهد.